چهارنعل تاختن(زِ دَ) راندن اسب به شتاب تمام. در تگ افکندن. چون باد صرصر راندن مرکب. بس تند دوانیدن. چهارگامه راندن، تند و تیز رفتن. با شتاب تمام رفتن ادامه... راندن اسب به شتاب تمام. در تگ افکندن. چون باد صرصر راندن مرکب. بس تند دوانیدن. چهارگامه راندن، تند و تیز رفتن. با شتاب تمام رفتن لغت نامه دهخدا